جدول جو
جدول جو

معنی قلعه ممو - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه ممو
(قَ عَ مَ)
دهی است از دهستان کسبایربخش حومه شهرستان بجنورد، واقع در 25هزارگزی شمال باختری بجنورد و یکهزارگزی خاور مالرو بجنورد به شقان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 353 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، بنشن، میوه جات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ زَمْ عَ)
دهی است از دهستان رودخانه بخش میناب شهرستان بندرعباس، واقع در 85هزارگزی میناب و 6هزارگزی باختر راه مالرو میناب به کلاشگرد. سکنۀ آن 20 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در 5هزارگزی باختر فلاورجان و 4هزارگزی باختر جادۀ شهرکرد به اصفهان. موقع جغرافیایی آن جلگه وهوای آن معتدل است. سکنۀ آن 227 تن است. آب آن از کاریز و محصول آن غلات، صیفی، پنبه، برنج و شغل اهالی زراعت و گله داری، و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ مَ مَ)
دهی است از دهستان ورزق بخش داران شهرستان فریدن، واقع در 19هزارگزی جنوب باختر داران و 5هزارگزی راه ماشین رو داران به آخوره. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 361 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات، حبوبات، سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ مُ)
ده کوچکی است از دهستان چادگان بخش داران شهرستان فریدن، واقع در 54هزارگزی خاور داران. سکنۀ آن 17 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَعَ مَ)
دهی است از دهستان بهمئی سردسیر بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان، واقع در 40هزارگزی خاوری اتومبیل رو رامهرمز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری مالاریایی است. سکنۀ آن 750 تن است. آب آن از رود خانه الهه و محصول آن غلات، برنج، گردو، پشم، لبنیات وشغل اهالی زراعت و حشم داری. و صنایع دستی زنان قالی و قالیچه و جاجیم و پارچه بافی است. راه مالرو داردو ساکنین از طایفۀ بهمئی هستند. این آبادی را رود زیر نیز می گویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ مُ حَمْ مَ)
دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، واقع در 27هزارگزی شمال باختری نورآباد و کنار باختر شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه. موقع جغرافیایی آن تیه ماهور و هوای آن سردسیری مالاریایی است. سکنۀ آن 150 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان سیاه چادربافی است. راه اتومبیل رو دارد. ساکنین از طایفۀ غیب غلام وچادرنشین هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ مَ)
یکی از قلعه های معروف در شش فرسنگی ابرقوی یزد. (نزهه القلوب ص 188)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
قلعه ای است ویران بر فرات، از آن است موبد خلیل بن ابراهیم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ زین وَ)
دهی است از دهستان زیارت بخش شیروان شهرستان قوچان، واقع در 15هزارگزی شمال باختری شیروان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 65 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن و میوه جات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عِ ؟)
دهی جزء دهستان اراضی نیزار از بخش مرکزی شهرستان قم. این ده در 40هزارگزی جنوب باختری قم قرار دارد. موقع جغرافیایی آن جلگه کنار رودخانه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 250 تن است. آب آن از رود خانه قم و محصول آن غلات، پنبه، انار و انجیر و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ نُ)
دهی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان، واقع در 27هزارگزی باختر تویسرکان و 3 هزارگزی جنوب شوسۀ تویسرکان به کرمانشاه. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 661 تن است. آب آن ازچاه و محصول آن غلات لبنیات، دیم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. به این ده اسحاق نیز میگویند. مزرعه چهارشنبه جزو این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
کلاته ای است در سبزوار
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، واقع در 13هزارگزی جنوب خداآفرین و 20هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر مالاریائی است. سکنۀ آن 161 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا